معرفی چند کتاب پیرامون تاریخ زنجان

1. کتاب: زنجان در عصر مشروطه

زنجان در عصر مشروطه: بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی شهر زنجان از انقلاب مشروطه تا پایان جنگ جهانی اول

  کد گیسوم: ۱۱۱۱۴۱۸۴
  قطع: وزیری (شومیز)
  ناشر: نیکان کتاب، 
  نویسندگان(پدیدآورندگان): حسين خمسه‌اي، 
  نوبت چاپ: ۱
  سال انتشار: ۱۳۹۴
  تیراژ: ۱۰۰۰
  تعداد صفحات: ۲۶۰
  رده بندی دیویی: ۹۵۵.۳۴۲۲
  شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۱۹۶-۲۷۴-۸
  زبان: فارسی
  توضیحات:

کتاب حاضر، بیانی از تحولات سیاسی و اجتماعی زنجان از 1285 تا 1297 هجری است. فصل اول به بیان وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه خمسه در عصر قاجار و معرفی چهره‌های سیاسی و مذهبی آن می‌پردازد. در فصل دوم به تشریح زمینه‌های وقوع انقلاب مشروطه در کشور و منطقه زنجان و در فصل سوم به تحولات زنجان در مشروطه اول، جنبش مشروعه خواهی و به‌خصوص تأثیر اهمیت جنبش مشروعه خواهی زنجان در کشور پرداخته شده است. در فصل چهارم با بررسی اوضاع کشور و منطقه در دوران استبداد صغیر، تحلیلی بر نقش، تأثیر و اهمیت رویدادهای زنجان در تضعیف جنبش مشروطه‌خواهی انجام شده است. در سه فصل بعدی وقایع پس از فتح تهران، واقعه توپخانه، رویدادهای زنجان، نقش و اهمیت زنجان در نقشه جنگی جنگ جهانی اول در ایران موردبررسی قرار گرفته‌اند.

2. زنجان از دیرین ترین روزگاران
 
 
کتاب  زنجان از دیرین ترین روزگاران تا پایان هزاره اول هجری قمری خرید اینترنتی کتاب

3.از زنگان تا زنجان (سیری تاریخی بر تحولات کالبدی - فضایی بافت کهن شهر) 
مشخصات کتاب
  • تعداد صفحه: 400
  • نشر: دانشگاه زنجان (26 آذر، 1387)
  • شابک: 978-964-8885-13-2
  • قطع کتاب: وزیری
  • وزن: 850 گرم
  • از زنگان تا زنجان (سیری تاریخی بر تحولات کالبدی - فضایی بافت کهن شهر)

یادی از استاد آیت الله زین العابدین احمدی زنجانی

با رفقا نشسته بودیم حرفی از استادم آیت الله احمدی به میان آمد راستش یه لحظه احساس کردم که شخصیتی سالها پیش از بین ما رخت بست و حرفی امروز نیست نقلی نیست عکسی نیست و این شاید جفا باشد...

بیش از دو سال در محضرش بودم که خلق و خوی زندگانی اش در ذهن ام حک شده است.شاید حضورم در محضرش بهانه ی خوبی برای بیان چند خاطره از ایشان باشد.

http://upload.iranvij.ir/images_bahman/45874284101229996036.jpg

قبری که دفع بلا می کند

خاطره ای رو استاد برام نقل میکرد که بیانش خالی از لطف نیست.

می فرمود: روزی خبر آوردند که به شهر زنجان بیماری وبا آمده است.و مردم نگران از این خبر شدند.تا اینکه خبر به گوش یکی از علمای این شهر میرسد در جواب به آرامی میگوید تا زمانی که در این شهر قبر اشخاصی همچون آیت الله قارپوزآبادی هست هیچ بلایی به این شهر نمی آید.(نقل از آیت الله زین االعبدین احمدی)

موقعیت شناسی

درک نیازها و ضرورت های زمانه، از ویژگی های دانشمندان موقعیت شناس است. آیت الله احمدی، مناسبت ها و موقعیت های ویژه تاریخی را به خوبی درک می کرد و قلم و بیان خود را به این منظور به کار می گرفت برای مثال پس از اتمام جنگ تحمیلی به سرعت وصیت نامة شهدای منطقه خود را جمع آوری و به صورت کتاب نگاشت یا از آنجا که علمای هر شهری چشم و آئینه آن شهر و منطقه محسوب می شود کتابی با عنوان علمای نامدار زنجان را تألیف نمودند تا مفاخر شهر به گرده فراموشی نروند. [1]



[1] به نقل از شاگردشان (بهنام محمدی)

امانت داری

یکی از ویژگی های برجسته پژوهشگران صادق و متعهد، امانت داری است. کسانی که حاصل تحقیق و مطالعه ی دیگران را به اسم پژوهش و تألیف به نام خود ثبت می کنند همواره رنجش اهل پژوهش را بر می انگیزند؛ آنان بدون هیچ کوشش و رنجی کتاب سازی می کنند و این گونه شهرت و نام می جویند.

آیت الله احمدی از مؤلفان صادق و امینی بود که به ثبت پژوهش ها و تألیف ها و دستاوردهای دیگران اهمیت بسیاری می داد. ایشان هرگاه از نوشتار یا گفتار فردی استفاده می کرد، نام فرد یا کتاب را در پانوشت میآورد حتی اگر این نقل قول ها از شاگردانش بود. وی از دیگران نیز چنین انتظاری داشت و بی توجهی آنان به این امر برایشان رنج آور و آزاردهنده بود.

همنشینی با مردم

آیت الله زین العابدین احمدی برای همه ی مردم ارزش و احترام قائل بود. در کوچه و خیابان به هر کس که برخورد می کرد در سلام کردن پیش قدم می شد. حال همسایگان را بسیار مراعات می کرد و با مردم با ادب و احترام رفتار می کرد. اگر کسی به او خدمتی کرده بود یا حقی بر گردنش داشت، همواره سپاس گزارش بود و از او یاد می کرد. ایشان امر به معروف و نهی از منکر را اساس روابط خود با دیگران قرار داده بود. اگر رفتار مثبت و ارزشمندی از کسی احساس می کرد وی را تحسین می نمود. رفتار ایشان با همسایگان مسالمت آمیز و مهربانانه بود. «با همسایگان هیچ درگیری نداشتند حتی اخیراً وقتی همسایه نزدیک منزل ایشان ساختمانی می ساختند اضافه طبقه داشت، مدارا نمودند در صورتی که اختیار قانونی داشتند که شکایت نمایند

یادش گرامی،راهش پر رهرو باد

اینجا معرکه ای بود که ندانستیم

ماه رمضان که فصل آمرزش گناهان است و همه ی مردم در تکاپوی گرد گیری بر دلهای زنگار گرفته ی خود هستند

ماهی است که خوابش نیز عبادت است و تلاوت قرآن در آن ماه توصیه شده است.

اما گه گاهی بی برنامه بودن هر انسان ممکن است لطماتی به خود و اطرافیانش بزند.

گاهی اوقات انسان راههایی که میتواند یک شبه بگذرد و از جمله ی این شبها شب قدر است.

یادم می آید شب قدر توی حوزه علمیه مراسم مفصلی برگزار میشد. روح و حال عجیبی حاکم میشد.کسی نمیتوانست برای این مراسم ایرادی بگیرد. ساده گی و بی آلایشی آن زبانزد بود.

با اینکه چندان تبلیغات برا مراسم نداشتند در عین حال مسجد حوزه پر از جوان می شد.

نمیدانم امروزه چه شده که روح مراسم ها در اکثر مکانها ضعیف شده.

مشغول اسم،شخص، و شخصیت شده ایم.

اگر فلان شخص در مراسم بود حال میکردیم و اگر نبود نه؟

چه معمایی دارد؟

مگر قصد قربت به شخص است. درسته که شخصی که دعا را میخواند موثر است ولی خب بگذریم.

راههایی برای خلاصی از گرانی

چند نکته برای رهایی از گرانی حضورتان عارضم:

1.برای استفاده از مواد غذایی بهتر است یک وعده غذایی درست کنیم و برای شام میتوانیم مروری بر گذشته داشته باشیم.

2.با صلاحیت وزیر امور داخلی(خانوم خونه) میتوان از دعوت کردن هر گونه مهمان خوانده خوداری بعمل آورد

البته جهت حفظ صله رحم میتوان سرپایی دیدار داشت.

3.از پوشیدن هر گونه لباس که در ویترین های پر نور شهر جایگزین هست خوداری شود و برای تدبیرات آتی البسه قیمت پایین یا دست دوم اتو کشیده بهره برد.

و این قصه در این سال ادامه خواهد یافت تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

باتشکر

چتر وارونه

روایت رهبرانقلاب از اولین دیدار با علامه جعفری

در آقاى جعفرى (رحمةاللَّه عليه) خصوصيات برجسته‌اى بود كه به‌نظر من همه‌ى اينها براى نسل جوان و پژوهنده و اهل علم و تحقيق الگوست. ايشان آن وقتى كه كارهاى تحقيقى خودشان را شروع كردند، خيلى جوان بودند.
البته من حدود سالهاى سى‌وچهار و سى‌وپنج بود كه ايشان را شناختم. ايشان تازه از نجف آمده بودند و جوان و فاضل و اهل تحقيق و فعّال و پر شور و مورد احترام بزرگان ما - مانند مرحوم آقاى ميلانى و بعضى از آقايان ديگر در مشهد - و نيز مورد احترام طلّاب بودند. اخوانشان هم در مشهد بودند؛ مثل آقاى آميرزا جعفر كه مرد بسيار با صفا و با معنويت و با روحى است. بله؛ عرض مى‌كردم كه ايشان هم به مناسبتى به مشهد آمده بودند و چند ماه يا يك سال - درست يادم نيست - در مشهد ماندند. ما از آن‌جا با ايشان آشنا شديم. در ايشان واقعاً روح تحقيق و تفحّص و نشاط و شور علمى مشاهده مى‌شد.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/8394/H/khamenei-jafari.jpg
اين روحيه، از دوران جوانى تا پايان عمر ادامه داشت. آن وقت ايشان تقريباً سى و چند ساله بودند. همه‌ى اين شور جوانى، در كار علمى و فكرى و بحث و نوشتن و تحقيق و مطالعه و اين‌گونه كارها صرف مى‌شد و البته حافظه‌ى فوق‌العاده و استعداد علمى ايشان هم به جاى خود محفوظ بود. اين حالت تا همين آخر هم ادامه داشت كه اين چيز عجيبى است. يعنى در عين اين‌كه ايشان يك مرد هفتاد و چند ساله بودند، ولى تا آخرين بارى كه ايشان را ديديم - به گمانم يك سال، يا هفت، هشت ماه پيش بود كه ايشان را ما زيارت كرديم - باز انسان همان حالت و همان شور و همان تحرّك را در ايشان مى‌ديد.

اين خيلى باارزش و قيمتى است كه انسان نگذارد گذشت زمان و حوادث گوناگون، شور و تحرّك و تهيّجى را كه خداى متعال در او قرار داده و مى‌تواند آن را مثل يك سرمايه‌ى گرانبها براى پيشرفتهاى گوناگون در ميدانهاى مختلف مصرف كند، از بين ببرد. به‌هرحال وجود ايشان، حقيقتاً وجود ذى‌قيمتى بود و براى اسلام و مسلمين و نظام اسلامى ارزش داشت. ايشان تا آخر هم كار كردند؛ يعنى واقعاً آقاى جعفرى هيچ وقت از كارافتاده و كنار نشسته و بيكاره نشدند و دائم مشغول كار و تلاش و تحرّك بودند. خداوند ان‌شاءاللَّه درجاتشان را عالى كند.

بيانات در ديدار خانواده و مسؤولان ستاد برگزارى مراسم ارتحال استاد علامه محمدتقى جعفرى (ره)
17/09/1377

آیت الله عمید زنجانی که بود ؟

استاد عمید زنجانی با سابقه پنجاه سال تدریس و تالیف بیش از چهل جلد کتاب و هفتاد مقاله علمی دروس بسیاری را در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در زمینه های مرتبط با حقوق اسلامی مانند فقه سیاسی، حقوق بین الملل اسلام، فقه تطبیقی و حقوق اساسی (کلیات و حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران و حقوق اساسی تطبیقی) و مبانی حقوق عمومی در اسلام تدریس داشته است.

مروری برزندگی نامه این فقید سعید

استاد عباسعلی عمید زنجانی یکی از شاخص ترین چهره های علمی کشور در تاریخ دهم فروردین 1316 در شهرستان زنجان بدنیا آمد و بامداد روز 8 آبان ماه سال 1390 دارفانی را وداع گفت. به گزارش خبرنگار مهر، استاد عباسعلی عمید زنجانی عضو گروه آموزشی حقوق خصوصی و اسلامی و عضو وابسته گروه آموزشی حقوق عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.

وی همچنین روحانی عالی رتبه و در علوم حوزوی دارای تخصص و درجه اجتهاد و از صاحب نظران به شمار می آمد و در دو دوره قانونگذاری به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز خدمت کرده و عضویت هیئت امنای دانشگاههای امام خمینی و علوم پزشکی زنجان و دانشگاه تهران را بر عهده داشت.
ادامه نوشته

مکر زنان

آورده اند  مردی بود که پیوسته تحقیق ِ مکرهای زنان می کرد و از غایت غیرت ،هیچ زنی رامحل اعتماد خود نساخت و کتاب
" حیل النساء " (مکرهای زنان) را پیوسته مطالعه می کرد. روزی در هنگام سفربه قبیله ای رسید وبه خانه ای مهمان شد.
مرد ِخانه حضور نداشت ولکن زنی داشت در غایت ظرافت ونهایت لطافت . زن چون مهمان را پذیرا شد با او ملاطفت
آغاز نمود. مرد مهمان چون پاپوش خود بگشود وعصا بنهاد،
به مطالعه کتاب مشغول شد. زن میزبان گفت: خواجه ! این چه کتاب است که مطالعه میکنی؟ گفت:حکایات مکرهای زنان است. زن بخندید وگفت : آب دریا به غربیل نتوان پیمود وحساب ریگ بیابان به تخته خاک ، برون نتوان آورد و مکرهای زنان
در حد حصر نیاید . پس تیر ِغمزه در کمان ِابرو نهاد و بر
هدف ِ دل او راست کرد واز در مغازلت و معاشقت در آمد چنان که دلبسته ی ِ او شد. در اثنای آن حال، شوهر او در رسید..
زن گفت : شویم آمد وهمین آن که هر دو کشته خواهیم شد . مهمان گفت:تدبیر چیست؟ گفت :برخیز و در آن صندوق رو . مرد در صندوق رفت. زن سرِ صندوق قفل کرد . چون شوهر در آمد پیش دوید و ملاطفت ومجاملت آغاز نهاد و به سخنان دلفریب شوهر را ساکن کرد. چون زمانی گذشت گفت: تو را از واقعه امروز ِ خود خبر هست؟ گفت نه بگوی. گفت: مرا امروز مهمانی آمد جوانمردی لطیف ظرایف و خوش سخن و کتابی داشت در مکر زنان و آن را مطالعه میکرد من چون آن را بدیدم خواستم که او را بازی دهم به غمزه بدو اشارت کردم ،
مرد غافل بود که چینه دید و دام ندید. به حسن واشارت من مغرور شد و در دام افتاد .و بساط عشق بازی بسط کرد وکار معاشقت به معانقه (دست در گردن هم)رسید. ساعتی در هم آمیختیم! هنوز به مقام آن حکایت نرسیده بودیم که تو برسیدی وعیش ما منغض کردی! زن این میگفت و شوهر او می جوشید ومی خروشید وآن بی چاره در صندوق از خوف می گداخت و روح را وداع می کرد. پس شوهر از غایت غضب گفت: اکنون آن مرد کجاست؟ گفت:اینک او را در صندوق کردم و در قفل کردم... کلید بستان و قفل بگشای تا ببینی. مرد کلید را بستاند و همانا مرد با زن گرو بسته بودند(جناق شکسته بودند) و مدت مدیدی بود هیچ یک نمی باخت. مرد چون در خشم بود
بیاد نیاورد که بگوید *یادم * و زن در دم فریاد کشید *یادم تو را فراموش . * مرد چون این سخن بشنید کلید بینداخت وگفت :
 " لعنت بر تو باد که این ساعت مرا به آتش نشانده بودی و قوی طلسمی ساخته بودی تا جناق ببردی."
پس با شوهر به بازی در آمد و او را خوش دل کرد .چندان که شوهرش برون رفت ، درِ صندوق بگشاد و گفت: ای خواجه چون دیدی، هرگز تحقیق احوال زنان نکنی؟
گفت:توبه کردم و این کتاب را بشویم که مکر و حیلت ِ شما زیادت از آن باشد که در حد تحریر در آید.

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن:

 

در ژاپن اتفاقي بسيار مهيب و مصيبتي وحشتناك اتفاق ميافتد و ميليارد ها دلار خسارات و هزاران نفر كشته و زخمي ميدهد،اما واكنش و رفتار عمومي به اين فاجعه در جامعه ژاپن بسيار درس اموز و در واقع يك كلاس آموزشي عملي رفتارهاي انساني در برابر دنيا قرار ميگيرد.
ده نکته یادگرفتنی از ژاپن:
 

ادامه مطلب را بخوانید
ادامه نوشته